Hidden Figures
داستان فیلم ارقام پنهان (Hidden Figures) بر اساس افراد واقعی، با اتفاقات واقعی و در بازه ی زمانی واقعی می باشد. این شاهکار سینمایی در مورد سه زن سیاه پوست آمریکایی تبار می باشد که از جمله بسیار مقاوم، سرسخت و مستقل هستند؛ آن ها با تلاش و تکاپو فصل تازه ای از جنسیت و نژاد را در فرهنگ آمریکا در میانه ی قرن بیستم رقم زدند.
در سرتاسر فیلم Hidden Figures، تئودور ملفی و آلیسون ریچارد (فیلمنامه نویسان) هرچه در توان داشته اند برای به تصویر کشیدن تبعیض نژادی، نابرابری در محیط کار و دست کم گرفتن سیاه پوستان انجام داده اند و این مهم را بدون استفاده از القاب ناپسند نژاد پرستانه یا خشونت فیزیکی به سرانجام رسانده اند.
سه زن آفریقایی-آمریکایی به نام های کاترین جانسون، دوروتی وان و مری جکسون به عنوان سه مغز متقکر یکی از بزرگترین عملیات های تاریخ برگزیده شده اند.
اوج سکانس های ارقام پنهان در رخدادهای ساده و عمیق آن نهفته است. در ابتدای فیلم، کاترین جانسون، دوروتی وان و مری جکسون به عنوان سه مغز متقکر در ساختمان دور افتاده ی ناسا مشغول انجام عملیات ساده ی محاسباتی هستند، اما به دلیل اینکه تا آن زمان آمریکا نتوانسته بود حتی یک سفینه فضایی یا موشک به مدار زمین بفرستند و در انجام دادن محاسبات ریاضی دقیق نبوده اند، طی حوادثی در طول فیلم هر کدام از این سه زن متفکر، به قسمت های جدیدی منتقل می شوند تا به صورت آزمایشی و موقت مورد بررسی قرار بگیرند.
مری و کاترین برای همکاری مستقیم با آقایان انتخاب میشوند درحالی که دوروتی باید همچنان به کار خود در ساختمان محاسباتی ادامه دهد بدون این که افزایش حقوق یا حداقل تقدیری برای او به همراه داشته باشد. مری هنگام فعالیت در تیم طراحی محافظ حرارتی برای کپسولهای مورد استفاده، استعداد خود در مهندسی را کشف کرده و با وجود موانع نژادی و جنسیتی موجود علیه او، با ارادهای پولادین به سمت جلو حرکت میکند؛ تا جایی که شاید اراده او منجر به تغییرات رسمی در قانون تبعیض نژادی شود. در عین حال، استعداد کاترین در ریاضیات توجه مدیر بخش ماموریت فضایی را به خود جلب میکند و همین باعث میشود هریسون به کاترین بیشتر اعتماد کرده و مسؤولیتهایی مهمی را در پروژهی دوستی 7 (ماموریت فضایی جان گلن) به او محول کند.
با در نظر گرفتن حضورتنها این سه زن سیاه پوست در ساختمان های اصلی ناسا، تمام کارکنان نژادپرستانه با او رفتار می کردند. فنجان قهوه شان را جدا کردند. کاترین باید برای یک استفادهی معمولی از سرویس بهداشتی چه زجر طاقت فرسایی را تحمل کند؛ چون تنها سرویس بهداشتی موجود در لابراتوار متعلق به سفیدپوستان است. علارغم میلش باید تمام این مسیر را تا ساختمان محاسبه گران طی کرده تا بالاخره اجازه ورود به جایی را به او بدهند. واکنش مدیر بخش ماموریت فضایی (ال هریسون) هنگام فهمیدن این موضوع تداعی گر کسانیست که در دهه 1960 به چیزی بیشتر از تفاوت رنگ پوست میاندیشیدند. او تابلو سرویس بهداشتی سفیدپوستان و سیاه پوستان را از مجموعه ناسا از میان کند، و از آن پس تنها سرویس بهداشتی زنان و سرویس بهداشتی مردان در تمام مجموعه ناسا وجود دارد.
مری جکسون موفق شد در دانشگاه آمریکا به تحصیلات ادامه دهد، علی رغم اینکه تا ان زمان سیاه پوستان اجازه نداشته اند در دانشگاه های روزانه در کنار سفیدپوستان تحصیل کنند. اما مری با اراده ی بی نظیرش و حرف های تاثیرگزارش با دادگاه، این قانون را لغو کرد و در دانشگاه روزانه تحصیلات مهندسی خود را به اتمام رساند.
در نهایت این سه مغز متفکر در مرکز تحقیقاتی لانگلی موفق شدند تا با انجام محاسبات دقیق ریاضی، موشک فضانورد جان گلن را به مدار زمین بفرستند.
فارغ از بحث تاریخی فیلم هیدن فیگرز، این فیلم مثالی بارز از پیروزی اراده در زنان، استعداد بر شرایط ناعادلانه و سرکوبکنندهی سیستم حاکم است و اگرچه داستان آن در دوره ی زمانی مشخصی میگذرد اما ارتباط آن با بشریت فراتر از آن دوران و زمانه می باشد.
این فیلم در پوشه ی همیشه ببین قرار دارد. تا الان فیلم هیدن فیگرز را 12 بار دیده ام و هربار که تماشایش می کنم برایم درس جدیدی دارد.
برای این شاهکار سینمایی و ادبی مرسی.
برای این شاهکار سینمایی و ادبی مرسی.
برای این شاهکار سینمایی و ادبی مرسی.